درمان یک بیماری غیرقابل درمان با آنتیبیوتیکها با کمک عرق انسان
تاریخ انتشار: ۶ فروردین ۱۴۰۳ | کد خبر: ۴۰۰۰۹۶۰۵
دانشمندان بر این باورند که یک کِرِم پوستی ساخته شده از پروتئین موجود در عرق انسان میتواند برای بیماران مبتلا به «بیماری لایم» که آنتیبیوتیکها برایشان مؤثر نیستند، کمککننده باشد.
به گزارش ایسنا، بر اساس گزارش مرکز کنترل و پیشگیری آمریکا(CDC) هر ساعتی که میگذرد، ۵۴ مورد جدید از ابتلا به بیماری لایم در ایالات متحده گزارش میشود که آن را به شایعترین عفونت منتقل شده از طریق حیوان ناقل در این کشور تبدیل میکند.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
به نقل از آیای، بار اقتصادی این بیماری بر سیستم مراقبتهای بهداشتی آمریکا در حال حاضر نزدیک به یک میلیارد دلار است. علاوه بر این، هیچ ایالتی در این کشور عاری از بیماری لایم نیست و موارد ابتلا تقریباً در طول سال (اغلب در آوریل تا اکتبر) گزارش میشود.
بیماری لایم (Lyme disease) نوعی عفونت اسپیروکتی چندسیستمی است. حداقل سه گونه از جنس بورلیا مانند بورلیا بورگدورفری عامل این بیماری هستند. این عوامل به وسیله نیش خانواده سختکنهها (نوعی کنه) منتقل میشوند. آهو و موش در چرخه این بیماری با اهمیت هستند. مهمترین علائم این بیماری نیز تب، سردرد، خستگی، افسردگی و خارش پوستی است.
این بیماری شایعترین بیماری ناشی از نیش کنه در نیمکره شمالی زمین است. شروع این بیماری با علائم پوستی است که به نام «چشم گاو» هم شناخته میشود. بیمار در این بیماری دچار تب، سردرد، سفتی گردن، میالژی، آرترالژی و اریتم مزمن میشود. بعدها نیز ممکن است تظاهرات مفصلی و عصبی داشته باشد.
این بیماری دارای سه مرحله است؛ مرحله اول شامل علائم شبه سرماخوردگی و پوستی است. مرحله دوم شامل علائم عصبی و قلبی است. مرحله سوم نیز شامل تظاهرات مفصلی است.
جالبتر این است که در حالی که بیشتر بیماران را میتوان با استفاده از آنتیبیوتیکها درمان کرد، اما برخی نیز وجود دارند که عفونتهایشان به چنین داروهایی پاسخ نمیدهد.
میکال کاسپی تال، دانشمند مؤسسه فناوری ماساچوست(MIT) میگوید: ما آنتیبیوتیکهای خارقالعادهای داریم که برای ۹۰ درصد از مردم کار میکنند، اما در ۴۰ سالی که درباره بیماری لایم میدانیم، ۱۰ درصد از مردم پس از مصرف آنتیبیوتیک بهبود نمییابند و هیچ درمانی برای آنها وجود ندارد.
سرانجام پژوهشگران دانشگاه هلسینکی و MIT راهی برای درمان چنین بیمارانی پیدا کردهاند. آنها در مطالعه جدید خود نشان دادند که پروتئینی که در عرق انسان یافت میشود، میتواند برای ساخت کرمهای پوستی استفاده شود که به طور مؤثر بیماری لایم را در همه بیماران درمان میکند.
ارتباط بین بیماری لایم و عرق
همانطور که اشاره شد، بیماری لایم توسط باکتریهای موجود در بزاق کنهها ایجاد میشود. هنگامی که باکتری وارد بدن انسان میشود، میزبان، علائمی مانند تب، بثورات پوستی و سردرد را تجربه میکند.
با این حال در بیمارانی که درمان آنتی بیوتیکی برایشان مؤثر نیست، عفونت مداوم میتواند منجر به فلج صورت، مننژیت، آسیب عصبی و بسیاری از شرایط مزمن دیگر شود.
پژوهشگران این مطالعه، یک مطالعه ارتباط ژنومی(GWAS) را برای جستجوی ژنهای مرتبط با این عفونت انجام دادند. آنها به دنبال تنوع ژنتیکی رایج در ۷۰۰۰ قربانی بیماری لایم بودند و همچنین بررسی کردند که آیا این گونهها در افراد سالم نیز یافت میشوند یا خیر.
آنها در مجموع، دادههای ژنومی بیش از ۴۰۰ هزار نفر را تجزیه و تحلیل کردند. مطالعه آنها ۳ مولکول را نشان داد.
نویسندگان این مطالعه خاطرنشان کردند: سه جایگاه ژنتیکی در سطح معنیداری در سطح ژنوم موسوم به SCGB1D2، HLA-DQB1، و TLR1 شناسایی شد.
آنها از مطالعات قبلی در مورد ارتباط HLA-DQB1 و TLR1 با بیماری لایم میدانستند، اما SCGB1D2 یک شگفتی کامل بود.
این نوعی پروتئین ترشحی است که در پوششهای بافتی ریهها و برخی ارگانهای دیگر وجود دارد و در عرق انسان یافت میشود و با تنظیم التهاب و پاسخهای ایمنی به عفونتهای مختلف مرتبط است.
تال میگوید: هنگامی که بیشتر بررسی کردیم که SCGB1D2 چگونه بر فعالیت باکتری بورلیا بورگدورفری تأثیر میگذارد، دریافتیم که این پروتئین میتواند محافظت در برابر بیماری لایم را فراهم کند و ما فکر میکنیم در اینجا پیامدهای واقعی برای پیشگیری و احتمالاً درمانی مبتنی بر این پروتئین وجود دارد.
تائید پتانسیل این پروتئین در موشها
پژوهشگران دو نسخه از SCGB1D2 را شامل یک نسخه معمولی و دیگری نوع اصلاح شده آن تهیه کردند. هنگامی که آنها بورلیا بورگدورفری را در شرایط آزمایشگاهی در معرض نمونههای این پروتئین قرار دادند، متوجه شدند که SCGB1D2 طبیعی به طور مؤثری از رشد باکتریها جلوگیری میکند.
با این حال دستیابی به نتایج یکسان، به دو برابر دوز نسخه اصلاح شده نیاز داشت.
پژوهشگران همچنین برخی از باکتریها را با پروتئین طبیعی به یک گروه از موشها و باکتری با SCGB1D2 اصلاح شده را به گروهی دیگر از موشها تزریق کردند.
حیواناتی که پروتئین جهش یافته را دریافت کردند، به این عفونت مبتلا شدند. با این حال، آنهایی که SCGB1D2 معمولی را دریافت کرده بودند، هیچ علامتی از بیماری لایم را نشان ندادند.
تال میگوید: در این مقاله ما نشان دادیم که موشها تا روز دهم سالم بودند، اما ما بیش از یک ماه موشها را دنبال کردیم و دیدیم که آنها هرگز آلوده نشدند. این واقعا هیجانانگیز بود.
تائید این ارتباط توسط تحقیقات جدید
جالب توجه است که گروهی از پژوهشگران مستقل در استونی نیز تلاش کردند تا یافتههای این مطالعه را تایید کنند. آنها بررسی را روی دادههای ژنومی ۲۱۰ هزار نفر انجام دادند که از این تعداد ۱۸ هزار نفر به بیماری لایم مبتلا بودند.
تجزیه و تحلیل آنها همچنین ارتباط SCGB1D2 را با عفونت منتقل شده از کنه نشان داد. نتایج حاصل از این مطالعه و مطالعه اصلی، پتانسیل درمانی SCGB1D2 را اثبات کرد.
تال و همکارانش بر این باورند که کرمهای پوستی حاوی SCGB1D2 معمولی میتوانند برای بیماران مبتلا به بیماری لایم که به آنتیبیوتیکها پاسخ نمیدهند، کمککننده باشند.
علاوه بر این، آنها قصد دارند این پروتئین را با جزئیات بیشتر مورد مطالعه قرار دهند تا ببینند آیا میتوان از آن برای درمان سایر عفونتها نیز استفاده کرد یا خیر.
این مطالعه در مجله Nature Communications منتشر شده است.
انتهای پیام
منبع: ایسنا
کلیدواژه: بیماری لایم عرق آنتی بیوتیک پروتئین فناوري نانو گرافن پروتئین کهکشان راه شیری آنتی بیوتیک ها بیماری لایم عرق انسان موش ها
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۴۰۰۰۹۶۰۵ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
«مه مغزی» عارضه جدید کرونا
به گزارش قدس خراسان، سرفههای خشک، تنگی نفس، تب، کاهش اکسیژن خون و گاهی مرگ، سناریو تلخی بود که در دسامبر ۲۰۱۹ در ووهان چین برای جهان نوشته شد و همه را درگیر کرد؛ اما این همه ماجرا نبود و با پایان همهگیری این بیماری مرگبار، حالا در میان روزمرگیهایمان شاهد تنگی نفس و سرفههای خشک روح و روانمان هستیم که بیصدا در گوشهای از زندگی خزیدهاند، گاه مضطرب و دستپاچه، گاه افسرده و زمانی گیج و منگ روی پاهایی لرزان، جسم خسته و بیجانشان را جابهجا میکنند و حتی در خواب هم آرام و قرار ندارند و با کابوسهای شبانه درگیرند. عواقبی که بیشتر از همه گریبانگیر کادر درمان خط مقدم مبارزه با کرونا شد.
تأثیرات روحی- روانی کرونا بر کادر درمان پررنگتر از بقیه بود
یک عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در این باره به خبرنگار ما میگوید: اگرچه استرس شغلی در همه مشاغل وجود دارد؛ اما در حرفههایی که با سلامتی انسانها مرتبط هستند، این موضوع اهمیت و فراوانی بیشتری پیدا میکند. هرچند کادر درمان، نقش مهمی در حفظ و بهبود سطح کیفی مراقبتهای بالینی و سلامت جامعه ایفا میکند؛ اما این قشر از جامعه به اقتضای وظایف شغلی و شرایط خاص محیط کار در مواجهه با تهدیدهایی هستند که میتواند با اعمال فشارهای شدید روانی، سلامت آنها را در ابعاد مختلف جسمانی، روانی و اجتماعی به مخاطره انداخته و موجب تضعیف عملکرد کاری آنان شود.
۶۰درصد کادر درمان در برخی از جوامع، از فرسودگی شغلی رنج میبرند
دکتر زنیره سلیمی اضافه میکند: شیفتهای کاری فشرده و زیاد، مشاهده رنج و مرگ بیماران، استرس ناشی از بیماری، تصمیمگیریهای بالینی دشوار، مسئولیتهای حرفهای و مراقبت از بیماران از جمله شایعترین عوامل استرسزایی هستند که پرسنل، روزانه در محیطهای بیمارستانی و درمانی با آن روبهرو میشوند و گاهی سلامت روان آنها را به مخاطره میاندازد و گاهی عملکردشان را تحت تأثیر قرار میدهد.
وی با بیان اینکه به دلیل استرس مزمن در این افراد، ریسک بالای بروز اضطراب و فرسودگی شغلی نیز برای آنها در درازمدت محتمل است، عنوان میکند: بر اساس مطالعات صورت گرفته، مشخص شده حدود ۶۰درصد کادر درمان در برخی جوامع از فرسودگی شغلی رنج میبرند.
این روانپزشک یادآور میشود: چنین حوادث تروماتیکی، میتوانند احساس امنیت افراد را کاهش دهند، واقعیت مرگ را به آنها یادآوری کنند و عوارض مضری بر سلامت روان افراد داشته باشند.
سلیمی متذکر میشود: علائم و اثرات روانشناختی منفی این همهگیری از جمله اختلال استرس پس از سانحه، اضطراب، افسردگی، ترس، استرس و مشکلات خواب، فرسودگی شغلی و تغییر عملکرد روزانه در کادر درمان بسیار شایع بود. همچنین برخی ویژگیهای اختصاصی کووید۱۹ مانند همراهی آن با بیماری شدید و مرگ و میر، قدرت سرایت بالا و اینکه بسیاری از مبتلایان بدون علامت هستند، زمینهساز افزایش اضطراب سلامتی در افراد بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد با بیان اینکه کادر درمان به ویژه جزو گروههای آسیبپذیر در این دوران بیسابقه بودند، میگوید: این افراد به دلیل افزایش احتمال تماس با ویروس در محیط بالینی، در خطر بالاتری برای ابتلا به عفونت بوده و ترس زیادی از انتقال آن به اعضای خانواده و عزیزانشان داشتند. سایر عوامل استرسزا شامل اضطراب سلامتی، طولانی شدن زمان قرنطینه، ناامیدی، نگرانی، درماندگی، خستگی، کمبود لوازم محافظتی، اطلاعات ناکافی و آگاهی محدود از این ویروس، شایعات مختلف در سطح جامعه، ابهام و غیرقابل پیشبینی بودن شرایط، مسائل مالی، باورهای منفی درباره واکسیناسیون و انگ ناقل بودن منجر به کاهش سلامت روان و افت کیفیت زندگی کاری کادر درمان شد.
سلیمی خاطرنشان میکند: در کل میتوان گفت نگرانی از ابتلا به بیماری و مرگ یا انتقال بیماری به خانواده، فشار کاری زیاد، شیفتهای متناوب و ساعت کاری زیاد، نگرانی از کمبود وسایل محافظتی، فشار فیزیکی ناشی از تجهیزاتی مانند ماسک، شیلد و گان، محدود شدن استقلال و دستورالعملهایی که موجب افزایش کار و نبود فراغت و مرخصی برای آنها میشد، نگرانی از ناتوانی در انجام درست کارها، مواجهه با خشم و پرخاشگری بیماران و خانوادههایشان، مواجهه با مرگ بیماران و سوگواری خانوادهها، تنش و نگرانی در مورد مدیریت امور خانواده، مواجهه با انگ بیماری و طرد شدن به خاطر کار در محیط پرخطر، همه و همه موجب فشار مضاعف روانی بر کادر درمان شد تا جایی که هنوز هم با گذشت چند سال از همهگیری کرونا برخی افراد درگیر مشکلات روحی ناشی از آن هستند. به خصوص افرادی که سوگوار شدند و عزیزانشان را از دست دادند؛ چراکه اغلب در آن شرایط امکان برگزاری مراسم عزاداری به صورت کامل وجود نداشت و این افراد سوگ حل نشده دارند و برخی همچنان به ما مراجعه میکنند و تحت درمان هستند.موضوع سوگ پایان نیافته و تبعات آن در کادر درمان خیلی پررنگتر بود.
بروز اختلال شناختی در ۴۵ درصد افرادی که کرونا را تجربه کردند
وی متذکر میشود: اختلالات شناختی ناشی از کرونا یکی از تبعات این بیماری بود. ویروس کرونا میتواند تأثیرات مخربی روی مغز انسان داشته باشد به طوری که سبب مشکلات حافظه، تمرکز، نقص توجه و سایرعملکردهای شناختی مغز میشود. این مشکلات شناختی حتی در افرادی که بیماری خفیف کووید را تجربه کردند نیز دیده میشود.
سلیمی ادامه میدهد: در ۴۰ تا ۴۵ درصد افرادی که مبتلا به کرونا شدند، اختلال شناختی بروز کرده و ۲۷ درصد افرادی که دچار این بیماری شدند، عملکرد حافظه و توان مغزیشان به وضوح دچار افت شده است. این اختلال در برخی بیماران بهبود یافته شدید بوده به طوری که پس از مدتها هم که دوباره مورد بررسی قرار گرفتند، تغییر چندانی در عملکرد شناختی آنها رخ نداده بود.
این استاد دانشگاه تشریح میکند: اختلالات شناختی طیف وسیعی دارد و از یک مشکل کوچک در حافظه و تمرکز و نقص توجه تا بیماریهای سنگین و جدی مانند آلزایمررا در بر میگیرد. در واقع افرادی که به کووید مبتلا میشدند به خصوص افراد جوان، وقتی پیش ما میآمدند، اظهار میکردند حافظهشان مثل قبل نیست و نمیتوانند تمرکز کافی در انجام کارها داشته باشند.
بروز اختلال خواب در ۷۰ درصد افراد
این روانپزشک اضافه میکند: بیماری کرونا عملکرد اجرایی مغز را تحت تأثیر قرار داده؛ یعنی علاوه بر تأثیر مستقیمی که ویروس بر سلولهای مغز گذاشت، اختلال خوابی که ایجاد میکرد موجب تشدید اختلال شناختی میشد تا ۷۰ درصد بیماران کووید به ویژه در کادر درمان دچار اختلال خواب شدند و با علائم بیخوابی، پرخوابی، خوابآلودگیهای روزانه، کابوسهای شبانه و خوابهای منقطع به ما مراجعه میکنند.
سلیمی تشریح میکند: کووید در مناطق مهمی از مغز سبب تسریع پیری سلولهای مغزی میشود و احتمال خطر ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی و عصبی مانند آلزایمر، پارکینسون و سایر بیماریهای شناختی را افزایش میدهد. ما به وضوح دیدیم سالمندان و افرادی که بیماری زمینهای داشتند، دچار اختلالات شناختی جدی و مزمن شدند، به خصوص علائم آلزایمر تشدید شد.
وی میگوید: دربیماران آلزایمر مراجعهکننده، پس ازهمهگیری کووید، عواملی همچون قرنطینه کرونا و کاهش روابط اجتماعی و رفت و آمدهای حضوری، سبب تشدید علائم شناختی شده بود. در افرادی که بر اثر کرونا بستری میشدند، مشکلات شناختی خیلی واضحتر از بقیه بود.
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی مشهد در ادامه به یکی دیگر از تبعات کرونا اشاره و اظهار میکند: کرونای طولانی علائمی شبیه سندرم مزمن دارد و بسیاری از افرادی که کووید را از سر گذراندند، به سندرم خستگی بعد ویروس مبتلا شدند که شامل مجموعهای از علائم است؛ علائم و نشانه هایی که پس از بهبود بیماری کرونا در افراد بروز کرد و آنها را برای هفتهها، ماهها و حتی سالها درگیر خستگی و دردهای مزمن، احساس مهمغزی، تنگی نفس و اختلال در حافظه و توجه و افسردگی کرد. بروز این نشانهها در خانمها، افرادی که سن بیشتر یا بیماری زمینهای داشتند، بیشتر بود و با استراحت هم برطرف نمیشد البته خیلیها با گذشت زمان به تدریج بهبود یافتند.
بروز مهمغزی در ۳۰ درصد افرادی که به کووید ۱۹ دچار شدهاند
سلیمی عنوان میکند: حدود ۳۰ درصد افرادی که به کووید۱۹ دچار شدهاند، یک وضعیت روانشناختی طولانی با عنوان مهمغزی را گزارش کردهاند؛ این اختلال شامل علائم کاهش و ضعف حافظه و مشکل در تمرکز است و توضیحی که بیماران در مراجعه به ما داشتند این بود که انگار وضوح ذهنیمان کم شده، فعالیتهای روزانه را فراموش میکنیم، در انتخاب کلمات مشکل داریم و وقتی میخواهیم صحبت کنیم، در به یاد آوردن کلمات مشکل داریم. احساس سردرگمی و کند پیش رفتن کارهایی که پیش از این به راحتی و در زمان کمتری انجام میشد، آشفتگی افکار، کاهش انرژی، بیحسی عاطفی و تغییرات خلق و خو از دیگر نشانههای مهمغزی است. در واقع مهمغزی روی حافظه، تمرکز و عملکرد روزانه فرد اثر میگذارد و متأسفانه در برخی افراد هنوز پس از گذشت یکی دو سال از تمام شدن همهگیری کرونا همچنان علائم با شدت و ضعف گزارش میشود، به ویژه در کادر درمان چون استرسهای روزانهشان بیشتر است.
وی ادامه میدهد: ما در گروه روانپزشکی دانشگاه علوم پزشکی مشهد چندین مطالعه درخصوص اثرات کرونا بر بروز یا تشدید اختلالات روانی و شناختی داشتیم و نتایجی که بدست آمد، خیلی شبیه نتایج مطالعات بینالمللی بود. در پژوهشی که داشتیم متوجه شدیم کادر درمانی که در خط مقدم مبارزه با کرونا کار میکردند بیشتر در معرض اضطراب کرونا، اضطراب سلامتی، افت کیفیت زندگی، افسردگی و استرس مزمن قرار داشتند. همچنین کادر درمانی که ساعات بیشتر و شیفتهای متوالیتری در بخشهای کرونا کار کردند، نسبت به افرادی که در بخشهای کمخطرتر فعالیت داشتند، مشکلات روانشناختی بیشتری را تجربه کردند. در تمام پرسشنامهها و مصاحبههایی که در این پژوهش انجام دادیم، فرسودگی شغلی کادر درمان نسبت به سایر پرسنل غیر درمان، بسیار بیشتر بود.
خبرنگار: مـعصومـــه مؤمنیــان